مرور خاطرات 97

به نام حضرت دوست 

سرم زیر بار منت اوست

یه کم دیر شد و امروز دوم اردیبهشت 98 هست که سال 97 رو مرور میکنم ...

سال 97 هم با همه پستی ها و بلندی هاش گذشت و در یک کلمه اگه بخوام بگم برای من سال خوبی بود .

از اول سال با امام رضا سلام الله علیه شروع شد شب های قدر رو هم توفیق شد مشهد باشیم و جای همه خالی که شب 23 ماه رمضان قبل از اذان صبح همه زائرینی که کنار مضجع شریف بودند یک صدا و هماهنگ دست به دعا برداشته و برای فرج ناله میزدند : اللهم عجل لولیک الفرج ...

پروژه های کاری خوبی داشتیم همایش سواد رسانه ای ، جشنواره رسانه های دیجیتال سلامت و مهر محرم و علوی ، مهدوی ، رضوی و ایران ساخت

پروژه کاهش آسیب های اجتماعی در فضای مجازی هم پروژه ای بود که با استانهای کرمانشاه کردستان هرمزگان خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان داشتیم و جزء تجربه های خوب من بود  

جشن ازدواج دخترم در عید قربان خاطره ای خیلی عالی برای دوستان و اقوامی که تشریف آورده بودند رقم زد . خصوصا صدای اذان مغرب که در سالن طنین انداز شد و از داماد تا سایرین نمازخانه سالن رو پر کردند . بله میشه عروسی گرفت و نماز اول وقت هم اقامه کرد .  

امسال قرار نبود اربعین به کربلا برم شرایط مناسبی نبود ولی از اونجایی که 

دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم / خیلی حسین زحمت ما را کشیده است ... 

اتفاقا قسمت شد و با همسرم مشرف شدیم الله اکبر ...

لطف و محبت برادران عراقی هم که دیگه نگو .... فقط میتونم بگم اگه نرفتید شده یه چیزی از زندگی تون رو بفروشید و مشرف بشید ...

اگر هم که رفتید خوشا به سعادتتون .

سال 97 با برنامه ریزی سفر خانوادگی به کربلای معلا تمام شد ...

یاعلی

مرور خاطرات ...